تویی…

آنکه در خاطر من است، تویی
راه خوابم به دیده بست، تویی

آن که پیوندهای سخت مرا
با «من» و زندگی گسست، تویی

آن که با سادگی رهایم کرد،
از کم و بیش و هر چه هست، تویی

آنچه از دل پرید، غیر تو بود
آن که آمد به دل نشست، تویی

آن که در خواب های مضطربم،
روح ناباوری شکست، تویی

آن که ویران شده ز خویش منم
آن که دیر آمدم به دست، تویی
پیرایه یغمایی

 628 total views,  4 views today