و اما چشم هایش ….
چشم هایش مثل جنگل های نور ندیده و وحشی سیاهی عمیقی داشت …
گویی در آن چشم ها … بهشت را در میان هلالی از ابرهای سفید پیچیده و در
دل مخمل های سیاه پنهان کرده بودند …
.
شعرم برای توست !
ای آنکه در دو چشم سیاهت نوشته اند ؛
افسانه های تلخ پریشانی مرا …
الهام بخش من تویی ای آشنای من !
ای آن که تا ابد ؛
بر سنگ فرش خاطره ام جای پای توست ،
شعرم برای توست !
پیرایه یغمایی
625 total views, 2 views today