از کلود مونه به جرج چارپن تیر

از کلود مونه (Claude Monet) به جرج چارپن تیر (George Charpentier)، ناشر

من به معنای واقعی این جا بی پولم. بطوری که ناچارم خاضعانه از مردم استدعا کنم از من نگهداری کنند، بدون داشتن یک پنی برای خریدن بوم و رنگ.

امروز صبح سری به تو زدم به امید اینکه بتوانیم معامله‌ی کوچکی با هم داشته باشیم. مهم نیست که چقدر کوچک. همان قدر که دست خالی به خانه بر نگردم. نتوانستم ببینمت و خیلی حیف شد.
برایت یک تابلو می‌فرستم. فکر می‌کنم خوشت بیاید. در مقابل آن تقاضای 150 فرانک دارم. اگر به نظرت زیاد است 100 فرانک. خیلی از تو ممنون خواهم شد اگر پول را برایم به «وتو یل» در « سانه اووی» بفرستی. اگر این تابلو دلخواه تو نیست، وقتی بر گشتم آن را با یکی دیگر عوض می‌کنم.
پیشاپیش از تو ممنونم
مخلص صمیمی تو: مونه
در حاشیه :
من احساس می‌کنم که می‌توانستم این خواهش را از تو داشته باشم. برای اینکه خودت از خیلی وقت پیش مرا امیدوار کرده بودی که چیزهایی ازمن بخری. می خواهم خواهش کنم اگر ممکن است لطف کنی و 5 یا10 لوییز( = Louis ) به من قرض بدهی یا برایم بفرستی، چرا که من در حال حاضر با مشکلات وحشتناکی در گیرم. ده روز در پاریس بودم بدون در آوردن یک پنی و نمی‌توانم دست خالی به خانه‌ای بر گردم که همسرم در آن به سختی بیمار است. با دادن این پول به حامل، در حق من لطف بسیار بزرگی می‌کنی. به محض اینکه برای همیشه به پاریس برگشتم، به تو سری می‌زنم و یا با دادن تابلو و یا با پس دادن پول، آن را جبران می‌کنم.
امیدوارم مرا جواب نکنی
مونه


سال 1876 به خصوص برای مونه سال بدی بود. باز هم شرایط مالی بسیار بدی داشت.
همسرش نیز به سختی بیمار بود و سال بعد نیز بر اثر این بیماری در گذشت.

در ژانویه او با همخانگی خانم «هوشه ده» (Madame Hoschede) و شش فرزندش خانه‌ای در وته ویل (Vethevil) اجاره کرده بود. در 1880 مونه به عنوان یک نقاش بزرگ شناخته شده و یکه تاز صحنه‌ها بود، اما این توفیق فقط فشار سنگین تری به تقلای درونی اش وارد آورد. در 1883 برای زندگی به روستای گیورنی (Giverny) در نزدیکی مرز نرماندی رفت. در آن جا او در میان حلقه‌ی خانوادگی خود می‌زیست، چرا که در سال 1892 با خانم هوشه ده ازدواج کرده بود و دوستانش نیز گهگاه با او دیداری داشتند.

Loading