خُنُک آن قماربازی

غزل  ۱۰۸۵ از کلیّات دیوان شمس،
مطابق نسخه ی تصحیح شده ی استاد بدیع الزمان فروزانفر
اشاره ها:
بیت ۳ – وکیلِ در: شخص مورد اعتمادی که نمایندگی بزرگی را در امری خاص یا همه ی امور دارد ، در عربی به چنین کسی وکیلِ باب می گفتند .
بیت ۳ – محاسب : حسابدار
بیت ۴ –  کنار گشودن : آغوش باز کردن

بیت  ۶ – تو به مرگ و زندگانی هله تا جز او ندانی : هشدار که چه در مرگ و چه در زندگانی ، جز او را نشناسی و یار دیگر نگیری.
بیت ۷ – پشت دار: حامی، پشتیبان
بیت  ۸ –  جزِ او: به جز او
بیت  ۸ – مطار: پرواز، پرش، جای پرواز
اشاره ها  بر گرفته از کتاب غزلیات شمس تبریز به گزینش و تفسیر محمد رضا شفیعی کدکنی است
و اکنون غزل :
همه صیدها بکردی، هله میر بار دیگر
سگ خویش را رها کن، که کند شکار دیگر

همه غوطه ها بخوردی، همه کارها بکردی

منشین ز پای یک دم، که بماند کار دیگر

همه نقدها شمردی، به وکیل درسپردی

بشنو از این محاسب، عدد و شمار دیگر

تو بسی سمن بران را، به کنار درگرفتی

نفسی کنار بگشا، بنگر کنار دیگر

خُنُک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش
بنماند هیچش الا، هوس قمار دیگر

تو به مرگ و زندگانی، هله تا جز او ندانی
نه چو روسبی که هر شب، کشد او به یار دیگر

همه عمر خوار باشد، چو بر دو یار باشد
هله تا تو رو نیاری، سوی پشت دار دیگر

که اگر بتان چنین اند، ز شه تو خوشه چینند
نبدست مرغ جان را ، بجز او مطار دیگر

 1,775 total views,  6 views today