غزل ۸۲۳ دیوان شمس
اشاره ها: بیت ۳: کیسه و کاسه : کنایه از مطلقِ مال است چه به صورت زر و سیم و چه به گونه ی طعام و خوردنی .
مولانا در مثنوی ، در داستان صدر جهان هم می فرماید:
«ﻣَﻦ ﺻَﻤﺖ ﻣِﻨﮑُﻢ ﻧَﺠﺎ» ﺑُﺪ ﯾﺎﺳﻪ اش
خامشان را بود کیسه و کاسه اش
من متأسفانه این غزل از روی دیوان شمس دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی خواندم و ایشان متأسفانه تر چهار بیت از این غزل را حذف کرده اند (دیوان شمس جلد اول ، صفحه ی ۳۰۷، به کوشش و تفسیر دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی )
از عزیزانی که اکنون این یادداشت را می خوانند، شرمسارم و اگر فرصتی شد، دوباره غزل را به تمامی بازخوانی خواهم کرد.
و اکنون تمامی غزل
بیت های حذف شده با رنگ آبی مشخص شده
عمر بر اومید فردا میرود
غافلانه سوی غوغا میرود
روزگار خویش را امروز دان
بنگرش تا در چه سودا میرود
بنگرش تا در چه سودا میرود
گه به کیسه گه به کاسه عمر رفت
هر نفس از کیسه ما میرود
مرگ یک یک میبرد وز هیبتش
عاقلان را رنگ و سیما میرود
مرگ در ره ایستاده منتظر
خواجه بر عزم تماشا میرود
مرگ از خاطر به ما نزدیکتر
خاطرِ غافل، کجاها میرود
تن مَپرور، زانک قربانی است تن
دل بپرور، دل به بالا میرود
چرب و شیرین کم ده این مردار را
زانک تن پرورد، رُسوا میرود
چرب و شیرین ده ز حکمت روح را
تا قوی گردد که آن جا میرود
حکمتت از شَه صَلاح الدین رِسد
آنکِ چون خورشید، یکتا میرود
452 total views, 2 views today