یک وقت من برای این زیبایی مبهم،
که در انگشتان گره خورده ی زن به اوج می رسد،
چیزکی نوشته بودم و نمی دانم چه شد؟ و حالا ..
این زیبایی سنگ است ، اما قبول کن که کرشمه ای خاموش دارد.
باستانی است اما انگار در کنارت نشسته .
شکوهی مجموع دارد، اما پریشانت می کند.
و همین است که تو را به سوی دره ی رازهای رازقی می برد …
که در انگشتان گره خورده ی زن به اوج می رسد،
چیزکی نوشته بودم و نمی دانم چه شد؟ و حالا ..
این زیبایی سنگ است ، اما قبول کن که کرشمه ای خاموش دارد.
باستانی است اما انگار در کنارت نشسته .
شکوهی مجموع دارد، اما پریشانت می کند.
و همین است که تو را به سوی دره ی رازهای رازقی می برد …
پیرایه یغمایی
548 total views, 2 views today