شنبه دوم جون ۲۰۱۲/ ساعت یک بامداد
یحیی ؛ خفاشان دیشب به سرزمین شانه های ما آوار بودند و چشم آنها در حفره ی چشمخانه ی ما بزمی مستانه داشت
ساعت دیواری با ضرب آهنگ قلب من، کسی را به نام عشق می کشت … پی در پی … پی در پی.
شب سی و چهار هزار ساعت طول کشید ، تا از پنجره آسمان خاکستری را دیدم.
سیدنی بارانی بود دیشب و حالا هم .
همین!
492 total views, 2 views today