آنکه در خاطر من است، تویی
راه خوابم به دیده بست، تویی
آن که پیوندهای سخت مرا
با «من» و زندگی گسست، تویی
آن که با سادگی رهایم کرد،
از کم و بیش و هر چه هست، تویی
آنچه از دل پرید، غیر تو بود
آن که آمد به دل نشست، تویی
آن که در خواب های مضطربم،
روح ناباوری شکست، تویی
آن که ویران شده ز خویش منم
آن که دیر آمدم به دست، تویی
پیرایه یغمایی
626 total views, 2 views today